چرا مرگ بر امریکا!؟
- پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۳۷ ق.ظ
برای بعضی از دانش آموزان و مردم در جامعه امروز این سوال پیش می آید که
چرا ما مرگ بر امریکا می گوییم و آیا این شعار ریشه دینی و شرعی دارد یا
خیر؟ و آیا این شعار مردم این کشورها را شامل می شود یا نه؟
مطلب زیر برگرفته از سایت خبری رجانیوز به صورت منطقی به این ابهام پاسخ داده است:
انسان موجودی هدفدار و مختار آفریده شده
است و در هر عرصهای «دوست و دشمن» دارد، لذا برای رسیدن به مقصود و هدف
خود لازم است که دوست و دشمن را شناخته و در گفتار و عمل [یا تئوری و
پراتیک] نسبت به دوست اعلام «تولی – ولایت پذیری» و نسبت به دشمن اعلام
«تبری – دروی» نماید.
بدیهی است که «دوست و دشمن» در هر عرصه و موضوعی متفاوت است، مثلاً علم دوست و جهل دشمن است یا سلامتی دوست و ناخوشی دشمن است و ... . عرصهی سیاست و زندگی اجتماعی نیز از معنا مستثنی نمیباشد.
در همین راستا، از ابتدای حرکت انقلاب اسلامی مردم، شعارهایی چون: مرگ بر آمریکا – مرگ بر شوروی (سابق) – مرگ بر انگلیس – مرگ بر اسرائیل – مرگ بر منافقین و ...، در سر لوحهی شعارها قرار گرفت.
بدیهی است که منظور از «مرگ بر»، مرگ محدودهی جغرافیایی یا کشور و مردم (مگر مردمی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به سیاستهای استکباری کمک میکنند) نمیباشد. بلکه منظور «مرگ بر» اندیشههای استکباری، سیاستهای سلطهجویانه و اقدامات جنایتکارانه و در نهایت «مرگ بر» استیلای آنها بر همهی مردم مظلوم و آزادهی جهان است.
ریشهی فرهنگی این شعار از قرآن کریم اخذ شده است که خداوند متعال در مواردی میفرماید «مرگ بر» مانند:
«قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ» (الذاریات - 10)
ترجمه: مرگ بر [خدا بکشد] دروغگویان را (که با سخنان غیر واقعی و غیر مستدل مردم را منحرف میکنند).
«قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ» (عبس - 17)
ترجمه: مرگ بر [خدا بکشد] انسان را که چقدر کفرانگیز است. (یعنی مرگشان باد به خاطر کفرشان).
«قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» (العروج - 4)
ترجمه: مرگ بر (کشته باد) کسانی که آتش و دود مهیا میکردند [تا مؤمنین به خداوند را در آنها انداخته و بسوزانند].
بدیهی است که مرگ و زندگی در اختیار خداوند متعال است. پس، بیان شعار «مرگ بر» در کلام وحی و خطاب به مؤمنین، آموزش این معناست که نه تنها نباید راضی به ادامهی حیات ظلم و ظالم باشید، بلکه باید مترصد مرگ و نابودی فتنهها و فتنهگران باشید.
معنا و منظور دیگر آن است که بدانید بر اساس ارادهی الهی کفر، ظلم، دنیاگرایی ... و هر باطل دیگری محکوم به فنا و نابودی است. لذا به پیامبر اکرم (ص) و همهی مؤمنین خطاب میفرماید که بگویند:
«وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» (الإسراء - 81)
ترجمه: و بگو: حق (یعنى اسلام) آمد و باطل (یعنى غیر اسلام) نابود شد. زیرا باطل یقیناً از بین رونده است.
بر همین اساس مؤمنین نه تنها نباید به «باطل» که فانی است دل ببندند، بلکه از مقابلهی با آن نیز نهراسند، چرا که خداوند فنای آن را وعده داده و مقدر نموده است.
دقت شود که نه تنها عدل و ظلم – ظالم و مظلوم – اسارت و بندگی غیر و ... در یک عرصه نمیگنجند و نمیتوانند در کنار یکدیگر با آسایش و آرامش قرار گیرند، بلکه محبت هر دو نیز در یک دل نمیگنجد و بر همین اساس تا «لا إله» و نفی همهی طاغوتها و الههای کاذب محقق نگردد، «الا الله» نیز محقق نخواهد شد و در این معنا فرقی بین محیط دل شخص یا محیط بیرونی او و عرصهی عبادات شخصی یا زندگی سیاسی و اجتماعی او نیست. کعبه ذاتاً پاک و خانهی خداست. اما تا بتها در آن چیده و عبادت میشوند، نمیتواند قبلهی مسلمانان قرار گیرد. لذا ابتدا امر به تطهیر آن از بتها و سمبلهای شرک میشود.
هیچ مسلمان و انسان آزادهای نباید مهر و محبت ظلم، استکبار و شرک در دلش باشد و بر هر انسان مسلمان و آزادهای لازم است که بغض آنها را در دل و اندیشه از میان برداشتنشان را در سر داشته باشد.
لذا شعار «مرگ بر آمریکا – مرگ بر انگلیس – مرگ بر اسرائیل و ...» دشمنشناسی و اعلام مواضع نسبت به ظلم و استکبار جهانی و نیز مظهر کلامی قیام بر علیه این مفاهیم، مقاصد و عملکردها (سیاستها) میباشد.- ۹۳/۰۸/۱۵